نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
چون فروردین ماه و اوایل بهار بود، جشن عروسی در کنار آبادی و در دشتی پُر از گلها و گیاهان رنگانگ برگزار میشد، زمین سرشار از انواع روییدنیهای بسیار شده بود، در چند آبادی دور تر مردم دسته، دسته به سوی مراسم جشن عروسی می رفتند، آن زمان خبری از انواع وسایلی که امروز در عروسی ها وجود دارد نبود، به جای صندلی برای نشستن، همه مردم روی قالی هایی که حاصل دست بافت زنان آبادی بود
قالی هایی که سرشار از عناصر طبیعت بودند، می نشستند، و در دسته های منظم و به نوبت رقص زیبای کردی در تمام مدت عروسی برپا بود، غذاهای محلی در محلی در کنار جشن پخت می شدند و دیگ های مسی بزرگ به ردیف چیده شده بودند و شعله هیزم های درختان بلوط آرام و یکنواخت می سوخت، تا نهار مهمانان جشن آماده شود.
حتی شیرینی که در مراسم عروسی پخش می شد متفاوت از شیرینی های امروز بود، چیزی که در جشن ها و عروسی های بچگی بیشتر برایم جالب بود، استفاده از لباس محلی هم در میان زنان و هم مردان بود، لباسی که مختص مردم همان ایل یا منطقه بود، مادربزرگم و زنان مسن تر همیشه با سربند محلی که می بستند و لباس کردی(سُخمه) که از انواع سکه های که منقش به طرح های زیبا و الهام گرفته از طبیعت بودند و نقش های اساطیری و تاریخی زیبایی این سکه ها که معروف به (قروش) بودند، صد چندان کرده بود، هنگام رقص صدای هلهله زنان با صدای سکه ها در هم می آمیخت و زیبا ترین موسیقی بود که تا به حال شنیده بودم.
در میانه جشن اهل آبادی فرصتی می یافتند تا با گفتگو و درد دل کردن با دوستان و آشنایان، مشکلاتی را حل می کردند و یا بین دو خانواد که کدورتی بین آنها پیش آمده بود،صلح برقرار می کردند، اصلا خاصیت جشن همین است، که در کنار شادی، اندوهی را بزداید، مادربزگ ها و پدر بزرگ ها در حقیقت مایه فخر و مباهات هر منطقه و ایل بودند و در تمام مراسمات و جشن ها در ابتدای جشن بودند و سر رشته امور را به دست می گرفتند.
در چند دهه قبل همه چیز بو ی اصالت و یک رنگی می داد، حتی لباس پوشیدن برای مراسمات و جشن ها آدابی داشت، همه چیز حول محور بزرگ یک خانواده یا یک ایل بود.
مادربزرگ می گفت، ما به هر مناسبت جشنی برگزار می کردیم، جشن درو، جشن خرمن، جشن برنج کوبی، جشن آغاز زمستان، جشن پاییز، جشن اول وهار… و در هر کدام از این جشن ها مراسم و آداب رسوم خاصی رعایت می شد.
حتی مراسم های عزا نیز آداب خاصی داشت، هم صاحبان عزا و هم کسانی که برای تسلیت و همدردی برای خانواده معزا می آمدند، باید آدابی را را رعایت می کردند، رسم هایی بد یا خوب، که شاید خاطره ای از آنها نمانده است.
اما در زمان حال و هوای جشن های دیروز با امروز تفاوت بسیار دارد، لباس ها، احترام ها و صف های بزرگتر ها دیگر مانند گذشته نیست، از رسومات ایلی فقط اندکی مانده و آن اندک هم دستخوش تغییرات است، در حالی که اکنون در بسیاری از کشورهای جهان، سنت های خوب گذشته در حال احیا شدن هستند و بسیاری از مردم جهان از رسوم خوب نیاکان خود برای زندگی خود ایده می گیرند، اما متاسفانه امروز در جامعه اینگونه نیست و یا شاید با رفتن پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها سنت های خوب هم با آنها رفته است.
و اما در زمانه ما چند سالی است، که در برخی مناطق استان ایلام و در بین ایلات مختلف جشن های نوروز و آغاز بهار برگزار می شود، جشن هایی متفاوت از گذشته، جشن های روزگار کودکی من اینگونه نبودند، حتی لباس هایشان با لباس های آن دوران فرق می کند، لباس زنان ایل من سرشار از زیبایی طبیعت، حیا و ادب بود، سر بند زنان ایل حتی گیس هایشان را هم پوشانده بود، دامنشان همانند آبشار های خروشان تا زمین جاری بود، زنان ایل در میان جشن ها سرشار از حجب و حیا بودند، جشن هایی که بعد از اتمامشان همه راضی و خرسند بودند، چرا که علاوه بر جشن و شادی، اقوام دوباره گرد هم جمع می شدند و جویای مشکلات هم بودند، همین گردهمایی آنها را همدل تر می ساخت، دل ها بیشتر به هم نزدیک می شد، پیوند ها ناگسستنی بود.
و شاید هم ایراد از خودمان است که اینگونه رسوماتمان به دست فراموشی سپرده می شود، نوروزگاه هایی که در این دو سال اخیر برگزار شد، می توانست محل حضور و بروز همان رسم های زیبا باشد، جشن هایی که می تواند محلی برای گردهمایی مردمی باشد، که بتوانند هم شادی کنند و هم محلی برای حل مشکلات جوانان و خانواده هایی که در آن منطقه مشکلی دارند و می تواند به دست بزرگان و مصلحان حل و فصل شود، باشد، محلی برای پاسداشت لباس های زیبای مادربزرگ هایمان باشد، برای حل مشکلات ازدواج جوانان، محلی برای ارائه انواع غذاهایی که در آن منطقه پخت می شوند، استان ایلام منطقه ای چهار فصل است و هر نقطه غذا و آداب رسوم خاص خود را دارد، می تواند محلی برای نمایش رسومات ایلات و طوایف باشد، در کنار رقص کردی، همه اینها و بسیار موارد دیگر می تواند قرار بگیرد.
نوروزگاه ها چون در دامان طبیعت و در محلی وسیع برگزار می شوند می توانند محلی برای گردهمایی مردم، بزرگان هر منطقه و مسئولان باشد، هم برای برگزاری جشن و هم محلی برای ارائه انواع سنت های پسندیده گذشته که در گذشته به فراموشی سپرده شده اند و محلی برای حل بسیاری از مشکلاتی که اکنون در بین جامعه گریبانگر مردم شده و بسیاری از آنها معضلاتی بزرگ هستند، همانند عدم تمایل جوانان امروز به ازدواج و تشکیل خانواده و بسیاری از مشکلات دیگری که در این مقال نمی گنجد.
این نوروز گاه ها می تواند تبدیل به فرصتی شود هم برای شادی و هم محلی برای کاستن مشکلات متعدد امروز جامعه …
ماناسپهر - مدیرعامل بیمه تعاون در پیامی به مناسبت فرارسیدن نوروز 1404، ضمن تبریک سال نو به بیمهگزاران، نمایندگان و همکاران شرکت، بر تداوم مسیر رشد و توسعه بیمه تعاون در سال جدید تأکید کرد و ابراز امیدواری کرد که سال پیشرو، سرشار از موفقیت، آرامش و پیشرفت برای همه باشد.
به نام خدا
ماناسپهر - مدیرعامل بانک صادرات ایران، گفت: ارتقای تفکر بانکداری نوین مهمترین هدف بانک صادرات ایران برای کسب جایگاه برتر در سال 1404 است.
ماناسپهر - دکتر علی خورسندیان مدیرعامل بانک مسکن طی پیامی ضمن تبریک سال جدید؛ همزمانی بهار طبیعت، بهار قرآن و فرارسیدن برترین شب های نیایش با خداوند جان آفرین، را نوید بخش سالی نیکو برای مردم عزیز کشورمان عنوان کرد.