کودکان غزه با کفن به کربلا آمدند *زهرا قاسمیان

ماناسپهر – ۲۷ مردادماه، یکی از گرم ترین روزهای سال!! البته میزان گرمی آن را در نقطه ی صفر مرزی باید محک زدی، دمای در حدود ۵۰ درجه ی سانتی گراد!! حس و حال این عدد و عمق حرارت آن را فقط کسانی درک می کنند که در چنین مکانی زندگی می کنند. 

آری صحبت از نقطه ی صفر مرزی، پایانه ی مرزی مهران است. مکانی که این روزها، با وجود عطش شدید خاکش و هوایی که حرارت آن روی صورت انسان مانند گرمای تنور در تابستان است، جای وحدت و اجتماع عاشقانی ست که از گوشه گوشه ی کشور، شتابان به سمتش روان هستند.

چنین است رسم دلبری!! دلبر چنان در دل و جان عاشقانش نفوذ کرده و یکه تازی می کند که هیچ چیزی جز دیدار معشوق، قلب و روح عاشقان را آرام نمی کند. از زائری پرسیدم چرا با وجود گرمای شدید هوا راهی این سفر شدید!؟ با تعجب نگاهم کرد!! گفت نباید می آمدم!؟ مگر عشق حسین این چیزها را می شناسد؟!

در آن گرمای طاقت فرسا،عشاقی را می بینی که شتابان و گریان،چنان مشتاق دیدارش هستند که حتی برای چند کلمه صحبت با تو! فرصت ندارند!! معطل نمی کنند، عجله دارند، چه رسم غریبی ست که امام شهیدان دارد، چه محبتی ست که رنگ و شمایل آن را فقط در چنین مکانی می توانی درک کنی.

درس آزادگی و شجاعت و محبتت به کنار! عشقت فراتر از هر چیزی و عالم گیر و بی انتهاست، در میان خیل عظیم زائرانی که شتابان به سمت مرز روان بودند، حضور کودکانی که دست در دست پدر و مادرشان، تمام طول مسیر را می دویدند، بیشتر خودنمایی می کرد.

آبی خنک در دست داشتم و نگاهشان می کردم، برای لحظه ای دلم گرفت، بی اختیار اشک از چشمانم روان شد، یاد کربلای غزه افتادم، کودکان بی سر در زمانه ی ما!! شهیدان گلگون کفنی که چون شاخه های باطراوت درختان، قطع شده و بر زمین افتاده اند. زمین گرم غزه و خاک سوزان فلسطین. از خونشان سیراب گشته.

رسم عاشقی حسین را آنها خوب بلدند، خوب می دانند که چگونه برای حسین(ع) شان، دلبری کنند و حسین وار به دیدارش بروند.

از زائری پرسیدم کربلا را چگونه وصف می کنی؟! اشک ریخت و گفت کودکان غزه!! همین. ختم کلام و جان سخن همین است.

زائران حسین که زمانی آرزوی زیارتش را داشتند، اکنون شتابان و بدون هیچ مانع و ترسی به دیدارش می شتابند، زیارتی که زمانی آرزوی هر دل بی قراری بود و بسیاری در حسرتش جان سپردند و سعادتش را نداشتند، اکنون مهیاست.

یعنی می شود روزی زنده باشیم و زیارت بیت المقدس را این گونه ببینیم!!؟؟ می آید روزی که در قدس، با سیل زواری روبه رو شویم که از گوشه گوشه ی عالم، پای در راه دلدادگی نهاده اند!؟ روزی که مردم مظلوم فلسطین با روی گشاده، با دلی شاد و قلبی سرشار از محبت، از زائران پذیرایی کنند!!؟؟ همانند آنچه امروز در بین الحرمین می گذرد!؟

قطعا چنین روزی خواهد آمد چرا که وعده ی خداوند حق است و ظلم و ستم پابرجا نیست. روزی خواهد آمد که کودکان فلسطین همانند کودکان آزاد دنیا دست در دستان پرمهر پدر و مادرشان، در سرزمین شان و در حرم مقدس شان آزادانه پای می گذارند و میزبان سیل عاشقان جهان می شوند.