نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
اما من در این یادداشت کوتاه، بدون آنکه درصدد نفی یا به چالش کشیدن هیچیک از عوامل یا متغیرهای فوق برآیم، تلاش میکنم از منظری دیگر و با رویکردی متفاوت به مسئله گسترش و توسعه بیرویه تهران بپردازم. هرچند این بحث در حد طرح یک ایده نظری یا یک بارش فکری بوده و امیدوارم که […]
اما من در این یادداشت کوتاه، بدون آنکه درصدد نفی یا به چالش کشیدن هیچیک از عوامل یا متغیرهای فوق برآیم، تلاش میکنم از منظری دیگر و با رویکردی متفاوت به مسئله گسترش و توسعه بیرویه تهران بپردازم. هرچند این بحث در حد طرح یک ایده نظری یا یک بارش فکری بوده و امیدوارم که این ایده اولیه بتواند مسیری را برای تفکر بیشتر و مطالعات آتی پیشِ روی محققان و پژوهشگران اجتماعی بگشاید.
به اعتقاد من، یکی از رموز مهم جذابیت تهران، در کنار وجود امکانات و تسهیلات گسترده برای رشد فردی و اجتماعی، و همه آن ویژگیهایی که در کلانشهرهای دیگر نیز دیده میشود، آن است که این شهر یک فضای عمومی پرنشاط، پویا و پرتحرک را به مهاجران و ساکنان خود، بهویژه نسلهای جوانتر، عرضه میکند.
تهران، شهری است که میخندد: شهری شاد و پرنشاط. خیابانها و کوچههای شلوغ و پر ازدحامِ تهران، تحرک، سرزندگی و نشاط را به ساکنان خود هدیه میدهند. درختان بلند تهران، برجها و کوچهها، پستیها و بلندیهای تهران گویی نمودار زندگی تلخ و شیرین آدمی هستند. تهران نفسِ زندگی آدمی است. در تهران همه میدوند اما شاد و پرنشاط میدوند و این یکی از مهمترین علل جذب ساکنان و میهمانان تازه به تهران است. حتی دستفروشان تهران هم شاد هستند.
جمعیت میلیونی و ناهمگونی که در طی دویست سال گذشته از سراسر ایران آمده و در تهران سکونت گزیدهاند، در کنار هم چهلتکهای رنگارنگ و جذاب از تنوع در جامعه انسانی را به نمایش میگذارند که چشم و جان بیننده را خیره میکنند. شنیدن لهجهها، گویشها، و زبانهای گوناگون، به همراه تنوع در سبک پوشش و آرایش ظاهری، نحوه رفتار، و دیگر اشکال تنوع فرهنگی، همگی باعث خیره شدن نگاه مردم و جذابیت بیشتر فضای عمومی در شهر تهران شده است.
از سوی دیگر، تهران، برخلاف دیگر شهرها و روستاهای ایران که مظهر همگونی و یکدستی، سادگی و عدمِ پیچیدگی هستند، سمبل هویتهای ناهمگون است. در تهرانِ کنونی، گروههای بهشدت و بسیار پایبند مذهبی در کنار هویتهای مدرن، پسامدرن، سنتی، ایرانی، انیرانی و … درهم آمیختهاند. فقط کافی است گذری به گوشه و کنار شهر، خیابانها، فضاهای عمومی، وسایل نقلیه عمومی، پارکها و مراکز خرید داشته باشید تا این هویتهای چهلتکه و موزاییکی را ببینید: از تیپهای روشنفکری و دانشجویی که پاتوقشان میدان انقلاب و حوالی چهارراه ولیعصر است، گرفته تا بچهمحلهای بامرام و لوطیمسلک ساکن محلات جنوب شهر، تا دُردانههای پورشهسوار که در اندرزگو و جردن دُور دُور میکنند. و همه اینها را با حجم قابلتوجهی از زنان و مردان عادی مقایسه کنید که در گوشه و کنار این شهرِ شلوغ در تلاش و تقلا هستند.
دو اصل محوری زندگی در شهری همچون تهران عبارتند از: آزادی و پذیرش. آزادی فرد در انتخاب و گزینش سبک زندگی، پوشش، آرایش، رفتار، گفتار و منش به نحوی است که به افراد به خوبی امکان پرورش و نمایش سبک و منش فردی و نیز سلیقه منحصربهفرد خویش را میدهد. جای بسی خوشحالی است که آزادی در نظام اجتماعی در تهران بسیار گستردهتر و فراگیرتر از میزان آزادیِ تعیینشده توسط قوانین و نظام رسمی است و به افراد امکان رهایی از بندها و رسیدن به خود شخصی را میدهد. از سوی دیگر، پذیرش دیگر سبکهای زندگی و بینشهای اجتماعی به معنای وجود نوعی تساهل و تسامحِ منتشر در فضای اجتماعی است، بدین معنا که در نظام اجتماعی و فضای عمومی شهر تهران افراد با پایگاههای فکری و عقیدتی متضاد و متنوع پذیرفته و با مدارا جذب میشوند. بدین ترتیب، دو عنصر آزادی و پذیرش همزیستی و سازگاری گوناگونیها را در تهران ممکن ساخته است. این دو در کنار هم نه تنها زیستِ شهری و اجتماعی را ممکن، بلکه دلپذیر و مطبوع ساختهاند؛ و درست به همین دلیل است که بسیاری از افراد علت مهاجرت خود را به تهران را رهایی از فضاهایی اجتماعی محدودکننده و پر از قیدوبند شهرهای کوچک و روستاها عنوان میکنند.
رویه دیگر آزادی و شادی در تهران، به زندگی شبانه پویا و فعال آن باز میگردد. در تهران حرکت و جنب و جوش مردم تا پاسی از شبها دیده میشود: کتابفروشیها و شهر کتابها، سینماها، گالریهای هنری، سالنهای نمایش و موسیقی، کافیشاپها و رستورانها، و صدالبته مراکز خرید شلوغ و مدرن تهران، همه و همه تا آخرین ساعات شب سرزنده و شاداب به فعالیت مشغولاند و زندگی فراغتی و مصرفیِ جذابی را به مردم عرضه میدارند که با سکون و تحرک مخالف است. دستفروشان و خیابانگردهای تهران نیز شبها، خارج از عرصه نظرات رسمی مسئولین و گردانندگان شهری، شادیکنان و فارغبالانه به کسب و کار خویش مشغولاند. گویی شب عرصه فرمانروایی آنهاست. جوانان و نوجوانان در خیابانها چرخ میزنند، انبوه مردم به رستورانها و غذاخوریهای کوچک و بزرگ شهر میروند، از مراکز خرید دیدار میکنند، و از لذتِ جذابِ پرسهزنی شبانه بهره میبرند. این چنین امکانی، البته محدود به تهران، نیست و در برخی شهرهای دیگر نیز دیده میشود، اما در تهران جلوه و جذابیت دیگری دارد.
بدین ترتیب، از منظر اجتماعی، تهران را میتوان شهری سرشار از شگفتی، تازگی، تنوع و جذابیت دانست. تهران شهر جذابیتها و نوآوریها، گونهگونیها، تناقضات و پارادوکسها، و نو شدنهای دم به دم و لحظه به لحظه است. اگر به تبعیت از نظریهپردازان ناسازگاری ریشه طنز و شوخطبعی را ادراک و مواجهه با ناسازگاریها و تناقضات غیرقابلحل تلقی کنیم، بر این اساس، تهران را میتوان نقطه اوج پارادوکسها و تناقضهای غیرقابلحل و از این منظر شوخطبعترین شهر ایران دانست. درواقع، ویژگیهای فوق به تهران ماهیتی شادمانه و سرخوشانه بخشیدهاند که سبب جلبتوجه گروههای گوناگون مردم از سراسر کشور شده است.
البته در تهران، بهمثابه یک کلانشهر، نابرابری، فقر، تنهایی، کودکان کار و خیابان، و سایر آسیبهای اجتماعی متداول در فضاهای شهری بزرگ و پیچیده نیز وجود دارد. تهرانِ امروز، زخمی و آسیبدیده است، زخمیِ تاریخ ملتهب و پرآشوب یک سده اخیر ایران. زخمهای بسیاری بهویژه در چهار دهه اخیر بر تن و جان تهران نشسته است. اما با این همه، تهران همچنان میخندد. تهران همچون چتری بزرگ و رنگارنگ و درخشان آغوش خود را برای همگان باز کرده است، و فرزندان و عاشقان خود را از سراسر کشور به سوی خویش میخواند.
به باور من، بسیاری از مردم ایران، بهویژه نسلهای جوانتر، به تهران میآیند تا بخندند و شادی کنند. این مهاجران در پی فرار از فضای ساکت و غمبار و کسالتبار بسیاری از نواحی روستایی و شهری ایران، به تهران، این مادر شهرهای ایران، پناه میآورند تا التیامی برای آنها باشد، و امید، رؤیا و شادی را به آنها هدیه کند. **
*عنوان متن با الهام از نام رمان «مردی که میخندد» نوشته ویکتور هوگو انتخاب شده است.
**این متن بر اساس برداشت شخصی من از سکونت دهسالهام در تهران، بهعنوان یک دانشجوی شهرستانی، نوشته شده است، و به همین دلیل، موارد نقض و رد آن نیز به وفور به ذهن خطور میکند. در این زمینه، خود را نیازمند نقدها و نظرات ارزشمند خوانندگان گرامی میدانم تا به پختهتر و کاملتر شدن ایده اصلی متن منجر شود./ایرنا
منبع: تارنمای انسان شناسی و فرهنگ، یکشنبه ۰۵ خرداد ۱۳۹۸ – فاطمه نصر اصفهانی
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ماناسپهر - مدیرعامل بیمه تعاون در پیامی به مناسبت فرارسیدن نوروز 1404، ضمن تبریک سال نو به بیمهگزاران، نمایندگان و همکاران شرکت، بر تداوم مسیر رشد و توسعه بیمه تعاون در سال جدید تأکید کرد و ابراز امیدواری کرد که سال پیشرو، سرشار از موفقیت، آرامش و پیشرفت برای همه باشد.
به نام خدا
ماناسپهر - مدیرعامل بانک صادرات ایران، گفت: ارتقای تفکر بانکداری نوین مهمترین هدف بانک صادرات ایران برای کسب جایگاه برتر در سال 1404 است.
ماناسپهر - دکتر علی خورسندیان مدیرعامل بانک مسکن طی پیامی ضمن تبریک سال جدید؛ همزمانی بهار طبیعت، بهار قرآن و فرارسیدن برترین شب های نیایش با خداوند جان آفرین، را نوید بخش سالی نیکو برای مردم عزیز کشورمان عنوان کرد.